شغل هایی که در وب سایت نشونه درج می شوند در بیش از 160 وب سایت تبلیغات آنها نمایش داده می شود.
در یک سحرگاه سرد ماه ژانویه، مردی وارد ایستگاه متروی واشینگتن دی سی شد و شروع به نواختن ویلون کرد. این مرد در عرض ۴۵ دقیقه، شش قطعه ازبهترین قطعات باخ را نواخت. از آنجا که شلوغ ترین ساعات صبح بود، هزاران نفر برایرفتن به سر کارهایشان به سمت مترو هجوم آورده بودند.
روزی از یک ریاضیدان نظرش را در باره انسانیت پرسیدند ، در جواب گفت : اگر زن یا مرد دارای ادب و اخلاق باشند : نمره یک میدهیم 1
شاه شاهان « شاه موبد» که قصد ازدواج با « شهرو» ملكه زیبای « ماه آباد» را داشته در مقابل مخالفت « شهرو» با اوعهد كرد كه اگر شهرو، دختری بزاید نامزد شاه باشد.
وقتی نخواهم به چیزی فکرکنم ازاین دواستفاده می کنم هنوزپزشکها مثل مشروب و تریاک نتواتنستندعوارضی برایش پیدا کنند،لازم هم نیست بنشینی، کف دستهایت را به هم بچسبانی
اینجا بچه ها دست به پرنده هایی که از لانه افتادهاند نمی زنند. مبادا بوی آدم بگیرند. میگویند وقتی جوجهها بوی آدم می گیرند ممکن است حتی پدر و مادرشان هم با آنها غریبی کنند
این داستان مربوط به یکی از ایالات جنوبی امریکاست. در این ایالت که هنوز برای گرمکردن خانهها از شومینهی چوبی استفاده میشود، هیزمشکنی زندگی میکرد که انسان ناموفقی بود.
بن در نزدیکی یک منطقهی فقیرنشین در «سنتجوزف» واقع در «میسوری» بزرگ شد. پدرش خیاط مهاجری بود که درآمد کمی داشت. گاهی حتی چیزی برای خوردن یا گرم کردن خانه نداشتند.
ساعت ۲۲:۱۱ وقتی زهرا(هدیه )۲۵ ساله از جلو در منزلشان در شهرک کوثر ربوده می شود، خواهر زهرا به پلیس ۱۱۰ تلفن می کند و ربوده شدن کودک را اطلاع می دهد.
آلفرد سی. فولر از خانوادهای فقیر بود که در نوااسکوتیا زندگی میکردند. به نظر نمیرسید که او بتواند شغلی اختیار کرده و مشغول آن بماند. درواقع، همان دو سال اول که شروع به کار کرد، سهبار شغل خود را عوض کرده، از دست داده بود.
نیک سیتزمن جوانی قوی، سالم و جاهطلب بود که مسئولیت بارانداز راهآهن را بهعهده داشت. او بابت سختکوشی و دقیقبودنش شهرت پیدا کرده بود و همسری دوستداشتنی، دو بچه و دوستان بسیاری داشت.
یک دههی پیش، یک کارخانهی لاستیکسازی در سودان ساختیم. این اولین کارخانهای بود که در سطح بینالمللی توسط یک شرکت کرهای ساخته میشد و بسیاری از مردم، نگرانیهای حاص خود را داشتند. چون دوو تا آن زمان هیچگونه سروکاری با کسب و تجارت لاستیک نداشت.
یکی از دوستان دوران کودکیام به نام «رِت نیکلز»اولین کسی بود که توانست اصل «عمل کردن» را به من بیاموزد. هر دوی ما در یک تیم کوچک بیسبال بازی میکردیم و اغلب به خاطر پرتاب توپ مشکل داشتیم.
در سال 1519، هرنان کورتس حمایت ولاسکز رماندار کوبا، از کوبا به سرزمین اصلی مکزیک رفت، به این امید که برای اسپانیا ثروت و برای خود افتخار کسب کند
وقتی که شرکت ماشینسازی کره را در سال ۱۹۷۶ خریداری کردم، برای اولین بار از اهمیت بزرگ توسعهی فناوری آگاه شدم. چون توسعهی فناوری میزان موفقیت شرکت را تعیین میکرد.
در ماه سپتامبر سال 1985، جابز بعد از یک بحث و جدل تلخ با جان اسکولی، اپل را ترک کرد. اپل که با مشکلات مالی شدیدی روبرو بود تصمیم داشت که در مورد قرارداد هنگفت خود با فراگ دِزاین تجدید نظر کند (کمکم صورتحسابهای ماهانهاش را هم با تاخیر پرداخت کرد.) عاقبت اسلینگر از کار با اپل دست کشید و به سراغ جابز رفت و در شرکت جدید وی، یعنی شرکت نِکست مشغول به کار شد.
سخنی از این داستان: «افرادی که پشت سر کسی حرف نمیزنند، دنیا را روشنتر و شفافتر میبینند، واضحتر فکر میکنند و بنابراین، در اعمال و رفتارشان مؤثرتر هستند.»
در موزه کلیسای " هیوگنات " در " کیپ تاوان " واقع در افریقای جنوبی- سنگ قبری وجود دارد که نام مرد جوانی بنام "جان گبهارد " بر روی آن نقش بسته است .
یکی از داستانهای مورد علاقهی من در مورد دانشمند و محقق مشهوری است که چندین کشف پزشکی مهم انجام داد. گزارشگر روزنامه با او مصاحبه کرد و از او پرسید چرا توانسته این قدر بیشتر از افراد عادی پیشرفت کند؟ به عبارت دیگر، «چه چیزی او را از دیگران متمایز ساخته است؟»
آخرین باری که به استادیوم «تایگر» (که بعدها نامش را «بریگز» گذاشتند) رفتم، هشت سالم بود. پدرم از سر کار به خانه آمد و گفت که میخواهد مرا به تماشای مسابقهی بیسبال ببرد. عاشق بیسبال بود.
دو سال پیش، ثروت بادآوردهای به یکی از دوستانم رسید. هجده ماه قبل از آن، حرفهی پرستاری خود را کنار گذاشته بود و با دو تن از دوستانش، درمانگاه کوچکی تأسیس کرد.
بهترین مشاغل و خدمات شهر خود را ، در سایت نشونه پیدا کنید.